اندازهگیری بهرهوری در صنعت مشاوره مدیریت
در این مقاله به لزوم بکارگیری ابزار اندازهگیری بهرهوری صنعت مشاوره مدیریت به منظور رشد صنعت مشاوره مدیریت در ایران پرداخته میشود.
بهرهوری از دو مولفه کارایی و اثربخشی تشکیل میشود؛ کارایی در استفاده درست از منابع تعریف میشود و اثربخشی در اجرای بهترین اقدامات با منابع موجود. این دو در کنار هم نسبت ستانده به داده و در نتیجه سود بنگاه را بهبود میبخشند. تجربه کشورهای مختلف نشان میدهد که رشد بهرهوری در سطح بنگاهها و در کل اقتصاد، رابطه مستقیمی با عملکرد صنعت مشاوره مدیریت دارد. مشاوران مدیریت به حل مسائل سازمانها در حوزههای مدیریت استراتژیک، مدیریت فرایندها و زنجیره تامین، سرمایهگذاری و مدیریت مالی و منابع انسانی میپردازند و راهکارها را به گونهای شناسایی و اجرا میکنند که هم کارایی و هم اثربخشی فعالیت کارفرمایان ارتقا یابد. در واقع صنعت مشاوره مدیریت را میتوان بازوی ارتقای بهرهوری در سازمانها دانست که با نگاه علمی و نگاه تخصصی، بدون ملاحظات سلسله مراتبی و رسمی به ارائه خدمت میپردازند. پیشرانهای اصلی این صنعت در حال حاضر عبارتند از:
توسعه اتوماسیون، بهبود فرایندهای سازمانی و ارتقای کارایی
توسعه کاربردهای فضای دیجیتال در کسب و کار و مدیریت
شرایط متغیر محیطی مانند قوانین و مقررات جدید
باز تعریف مدلهای کسب و کار و آیندهپژوهی
بکارگیری این پیشرانها در حوزههای مختلف فعالیت صنعت مشاوره مدیریت نتایج ملموسی در رشد بهرهوری سازمانها دارد و به همین دلیل تقاضای جهانی برای خدمات مشاوره رشد بالایی دارد.
سهم صنعت مشاوره مدیریت از اقتصاد ایران
اندازه بازار مشاوره مدیریت در جهان در ۲۰ سال گذشته ۳ برابر شده و به حدود ۳۰۰ میلیارد دلار رسیده است. با توجه به جمع تولید ناخالص داخلی کشورها (بیش از ۹۰ هزار میلیارد دلار) نسبت این حجم بازار به اندازه اقتصاد جهانی نشاندهنده سهم حدود ۳ دهم درصدی صنعت مشاوره مدیریت از اقتصاد جهان است. متاسفانه تخمین درستی از اندازه بازار این صنعت در ایران وجود ندارد؛ اما اگر همین نسبت را با توجه به حجم اقتصاد کشورمان در نظر بگیریم به عدد حدود ۲ میلیارد دلار برای اندازه بازار مشاوره مدیریت ایران میرسیم. به عبارتی در کشوری با تولید ناخالص داخلی حدود ۶۰۰ میلیارد دلار، صنعت مشاوره مدیریت میتواند بازاری با حجم حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار میلیارد تومان داشته باشد، رقمی که با وجود تعداد فراوان پروژهها و شرکتهای مشاوره شاید در مدت یک دهه هم صرف مشاوره مدیریت نمیشود.
اما چرا واقعیت موجود این صنعت با ظرفیت اقتصادی کشورمان چنین فاصله معناداری دارد و انتظار چندانی برای رشد این صنعت وجود ندارد؟
در مورد چالشهای صنعت مشاوره در سالهای اخیر تحقیقاتی انجام شده اما کمتر به این مهم توجه میشود که ماموریت اصلی مشاوره مدیریت که همانا رشد بهرهوری است، در کشور ما تحقق نمییابد. ثابت ماندن شاخص بهرهوری عوامل تولید (TFP) در طی حدود ۴ دهه گذشته در ایران شاهدی بر این مدعاست. متاسفانه بحث بهرهوری در گفتمان اقتصادی کشور چندان مورد توجه نیست و برای رشد اقتصادی تنها بر سرمایهگذاری و اشتغال، ولو به قیمت افت بهرهوری تاکید میشود.
ارتقای بهرهوری نقش مهمی در رشد اقتصادی سایر کشورها دارد و دولتها خود به تقویت شرکتهای مشاوره اهتمام دارند تا با ابزارهای علمی و بهروز، به صنایع مختلف ارائه خدمت کنند؛ چرا که رشد تولید ناخالص داخلی کشورها از محل دو عامل اصلی تامین میشود:
با افزایش در عوامل اصلی تولید (شامل حجم سرمایه و تعداد شاغلان)
با ارتقای بهرهوریِ عوامل تولید
در برنامهریزیهای کلان کشورمان البته تاکید بر ارتقای بهرهوری مورد توجه بوده (برای مثال بر اساس برنامه ششم توسعه كشور میبایست حدود یك سوم رشد اقتصادی کشور از محل رشد بهرهوری حاصل شود) اما آنچه در عمل رخ میدهد تکیه اقتصاد کشور ما بر منابع مالی است، معمولا بخش عمده رشد اقتصادی ایران از محل افزایش سرمایه و یا اشتغال بوده و بهرهوری نقشی در آن نداشته است. در میان بسیاری از مدیران نیز متاسفانه همین گفتمان منابعمحور حاکم است و جذب حداکثری سرمایه، تولید بیشتر و البته اشتغال بیشتر به معنای غایت مدیریت پنداشته میشود و رشد بهرهوری مغفول و یا در حاشیه است و به صورت تزئینی به آن پرداخته میشود.
اندازهگیری بهرهوری در سطح سازمان یکی از لوازم اصلی توسعه صنعت مشاوره
رشد ضعیف بازار مشاوره مدیریت در ایران معلولِ غفلت از ارائه خدمات با کیفیت و دارای نتایج ملموس است. صنعت مشاوره تنها در صورتی میتواند به تقاضا و بازار مطلوب دست یابد که ارزشافزوده مطلوب را با رشد کارایی و اثربخشی کارفرمایان ایجاد کند. ادامه وضعیت موجود در برخی از پروژههای مشاوره و اجرای طرحهای کلیشهای و بعضا بیهدف، بهرهوری کارفرما را اگر کاهش ندهد، قطعا افزایش نخواهد داد و طبیعی است که صنعتی که خروجی مورد انتظار را نداشته باشد جذابیتی برای مشتریان نخواهد داشت.
یکی از لوازم اصلی توسعه صنعت مشاوره، اندازهگیری بهرهوری در سطح سازمان است؛ طوری که خروجی مجموعه فعالیتهای مشاوره مدیریت توسط شاخصهایی مانند کارایی و اثربخشیِ بخشهای مختلف سازمان رصد شود و برای کارفرمایان عینیت داشته باشد. انجام چنین مهمی هم البته بر عهده خود مشاوران مدیریت است تا دست کم در پروژههای مفید و اثرگذار، با سنجههای کمّی، نتایج فعالیت خود را اندازهگیری و به کارفرما ارائه کنند.